دلم میگره ازآدمایی که میگن؟
دوستت دارم اما معنیشو نمیدونن
ازآدم هایی که میخوان ماله اونا باشیم اما خودشون ماله تونیستن
از اونایی که زیر بارون برات میمیرن ووقتی آفتاب میشه
همه چیز ازیادشون میره
روزهای بارونی رو خیلی دوست دارم.....
آخه معلوم نیست منتظر تاکسی هستی یا اواره خیابون ها!..
بخارهوا مال سرماست یا دودسیگار..
روی گونه هات اشک یا دونه بارون..
برای خودت زندگی کن..
کسی که تورا دوست داشته باشد...
باتو می ماند...
برای داشتند میجنگد..
واگردوستت نداشته باشد به هر بهونه ای میرود...
خوبیه تنهایی اینکه
ازهیچی دیگه نمیترسی.حتی ازاینکه کسی ترکت کنه....
واسه خودت زندگی میکنی.وبه حرف دیگران هم کاری نداری....
یادت میوفته خدایی هم داری.ومیتونی باهاش دردودل کنی.....
بیا عشقم تو بامن باش بذار از غم رها باشم
بخواب آروم تو آغوشم که من آسوده خاطر شم
نشستم گوشه ای آروم دلم به غم گرفتاره
نگو حالت رو میفهمم که دل به غم سزاواره
غروب عشق چه دلگیره شدیم پا بنده یک رویا
منو تو مال هم بودیم شکستیم رسم این دنیا
شکستن رسم هرکس نیست با این دنیا مدارا کن
اگر گفتم دوست دارم ببند چشم و تو حاشا کن
شبه دلگیر
دلم گرفته امشب
ندیدمت کجایی؟
باور نمی کنم من
انقد تو بی وفایی
--
چند سالیه با رویات
شب رو سحر میکنم
چند روزیه که خیلی
از دست تو دلخورم
---
یادش بخیر اوایل
روزای آشنایی
میگفتی عشقم تویی
نبینی بی وفایی
---
اما دیگه این روزا
جات خالیه تو خونه
آره دلم این روزا
داره هزارتا بونه
---
از اون روزای مستی
دارم هزار نشونه
من دیگه رفتم بی تو
دل میگیره بهونه
دلتنگی
یادش بخیر اون روزامون
فقط منو داشتی عزیز
یادش بخیر که عشقمو
به هیچی نفروختی عزیز
چه روزای قشنگی بود
چقد سریع رفت و گذشت
اما میبینم این روزا
تنها گذاشت قلبمو رفت
قلبم هزار تیکه شده
می دونی درمون نداره
خودت می دونی این روزا
فقط به تو نیاز داره
چرا تو باور نداری
این قصه ی تلخ و گلم
به من یک فرصتی بده
فقط همین و بس گلم
میخوام که روزای خوشی
برات بسازم نازنین
یه بار بهم نگاه بکن
از تو میخوام فقط همین
گفتم كه دوستت دارم ، گفتی كه باور نداری
گفتم اين كلمه را از حفظ نمی گويم از ته دلم می گويم ، گفتی دلم را نيز باور نداری
سكوت تلخی كردم و از ته دلم آه كشيدم. مدتی سكوت با چشمانی خيس
گونه ام خيس شد و قلبم شكسته
گفتی كه تو قلبم را شكستی ، گفتم كه قلبت شكسته نشد ، احساست در هم شكست
گفتی سكوت كن ميخواهم گريه كنم ، من نيز سكوت كردم و با گريه تو نا آرام شدم و اشك ريختم
گفتی بی خيالی از اشكهايم ،چيزی نگفتم ، و باز سكوت و يك آه تلخ
گفتی كاش كه عاشق نمی شدم ، گفتم عاشقی همه اين دردها را دارد
گفتی خسته شدی از همه كس ، گفتم من با تو می مانم
گفتی خيلی تنهايی ، گفتم كسی كه عاشق است تنهايی را نمی شناسد
و باز گفتی تنهايی ، گفتم كسی كه عاشق است قلب يارش بايد همان تنهايی او باشد
گفتی كه اين حرفايت تكراری است ، گفتم به جز تكرارش راهی نيست
گفتی كه آغوشت را ميخواهم ، گفتم كه منتظر بمان عزيزم
گفتی كه شانه هايت را ميخواهم ، دلم به درد آمد از دوری ات و به غم نشستم
گفتی كه تو از حرفهايم پريشانی ، گفتم حرفی نيست و حرفهايت شكنجه ای بيش نيست
گفتی كه لبخندی بزن ، گفتم كه حس لبخند نيست
گفتم با اينكه اين كلمه تكراری است و با اينكه باور نداری باز ميگويم كه دوستت دارم
چيزی نگفتی و سكوت كردی
گفتم كه دوستت دارم ، دوستت دارم و دوستت دارم و اشك از چشمانم سرازير شد
و باز چيزی نگفتی و به جای سكوت اينبار تو نيز مانند من اشك ريختی
یا تا قصه نیمه تمام عشق را با شیرینی به پایان برسانیم
برگرد تا قصه من و تو پایانش تلخ و غم انگیز نباشد
دلم برای لحظه های دیدار با تو تنگ شده
چه عاشقانه نگاهم می کردی و حرف می زدی
چرا رفتی از کنارم؟
تو رفتی و من تنهای تنها در این دنیای بی محبت
با چند خاطره ماندم
برگرد تا دوباره آن خاطره های شیرین باهم بودن تکرار شود
دلم بد جور برای تو برای حرف هایت تنگ
صدای خنده هایت تنگ شده
با آمدنت من را دوباره زنده کن
واحساس را دوباره در وجودم شعله ور کن
تا عاشقانه تر از همیشه از تو آن عشق پاکت بنویسم
تماشا کن این لحظـــه هــایی رو که
دارن خیس میشن چشام روبه روت
نشستم بگیرم با این گریــــه هـــام
جـــــواب سوالامـــو از ایـن سکـــوت
ببـین رو بــــه روی تــــو زانــــــو زدم
نمیخوام با این غصـــــه ها سر کنم
نشستــــم همینـــجا ببینم تـــــورو
ببینــــــم تو رو بلکـــــــــه باور کنــم
با اینکـــــــه کنـــــــــــارم نمیبینمت
با اینکــــــه نمیخــــوای چیزی بگی
کــــــنار تــــــــو آرامشی بـا منـــــه
که مشکـــوک میشم به وابستگی
سرم روی این خـــــــــاک میمونه تا
نگی توی گـــــوشم بخشیــــــدمت
شبیه همون لحظــــه هایی شدی
که هر شب تو رویـــــام می بینمت
.: Weblog Themes By Pichak :.