زندگیم رو لب تیغه نمیشه با تو بیام
زخم من خیلی عمیقه نمیشه با تو بیام
آخر قصه چی میشه خودمم نمی دونم
واسه اینکه با تو باشم می خوام و نمی تونم
خیلی حرفا رو نمیشه با ترانه ها بگی
عمریه چشمامو بستم رو تموم زندگی
وقتی ترسی تو دلم نیست واسه چی سکوت کنم
من به قله نرسیدم که بخوام سقوط کنم
اما تو پر بکش حتی اگه آسمونی نیست
اگه افتادی به خاکم باز رو باورت بایست
توی چشمامون با اینکه قطره های بارونه
تو نگام کن و بخند که آخرین خندمونه
زندگیم رو لب تیغه نمیشه با تو بیام
زخم من خیلی عمیقه نمیشه با تو بیام
آخر قصه چی میشه خودمم نمی دونم
واسه اینکه با تو باشم می خوام و نمی تونم
ازخداپرسیدم دوست دارید بندگانتان چه بیاموزند؟
گفت:بیاموزند که آنها نمیتوانند
که کسی را وادار کنند عاشقشان باشد
بیاموزند انسانهایی هستند که آنها را دوست دارند
اما نمی دانند که چگونه عشق خود را ابراز کنند
به یادم باش دریادم بمانی
که ماباهم رفیث بئدیم زمانی
گذشته ها اگررفت و گذشتند
ولی درقلب من بازهم هم همانی
نگاهت روبه کسی بدوز که قلبش برای تو میتپه
چشمانت با نگاه کسی آشنا کن
که زندگی رادرک کرده باشه
سرت روروی شونه های کسی بذار
که صدای تپشهای قلبت توروبشناسه
آرامش نگاهت روبه قلبی بپیوند بزن
که بی ریاترین باشه
لبحندت رونثار کسی کن
که دلت به زمین نداده باشه
رویاهات روباچهره ی کسی تصور کن
که زیبایی را احساس کرده باشه
چشم به راه کسی باش که توروانتظارکشیده باشه
اما عاشق کسی باش که تک تک
سلولهای بدنش تقدیس عشق رو درک کنه....
آره خوب من ديونم ولي اينو مي دونم من ميخوام فقط با تو بمونم
زندگي بي تو برام بي معنيه چجوري بگم يه جوارايي يعني يه قفسي كه توش اسيرم اگه تو نياي ميدوني ميميرم مي دوني دوستت دارم ديونه وار تو بيا تو بيا پيشم بمون همين يه بار اخه از تو كه چيزي كم نمي شه ميدوني زندگي بي غم نميشه من مي خوام با تو باشم رها بشم از اين قفس ميدوني سخت شده واسم ديگه كشيدنه نفس ولي تو دلت هواي ديگه داشت پيش اون يكي بار نواي ديگه داشت من گفتم شايد بميره اون يكي يار بد دوباره تو بياي بگي منو ميخواي حالا بميره يا كه بره فرغي نمي كمنه واسم هرچي ميشه بزار بشه آخه يه زماني يارم ميمرد واسم قبلنا بهم ميگفت خيلي دوستت دارم تورو حالا كه پيشش ميرم ميگه از پيشم برو بد بهش ميگم چي شد دوستيه ما اين بودش قل قرارمون تو كوچه ها
اونجا شاهد بودن همه گلايه لاله ميدوني زندگي كردن بي تو برام محاله
چرا يادت نمياد لب ساحل روي شونم بهم گفتي دوستت دارم گفتم ميدونم
نمي دونم كي تموم ميشه گلايه هام ولي كاش ميشد يه روز برگرديو بگي منم تورو ميخوام
عشق من
اهای خورشید تو قد عشق من پر نور نیستی
اهای دریا تو اندازه عشق من بزرگ نیستی
اهای ستاره تو قد عشق من درخشان نیستی
اهای گل تو اندازه عشق من خوشبو نیستی
اهای مهتاب تو قد عشق من زیبا نیستی
اهای گلخونه تو اندازه عشق من تو وجودت گل نیست
اهای خون تو قد عشق من مهمتر برای من نیستی
اهای ماه مهربون تو اندازه عشق من مهربون نیستی
اهای بهترین چیز تو قد عشق من بهترین نیستی
اهای دنیا تو اندازه عشق من ارزش نداری
دفــتـرخــاطــراتـمـو ورق زدم بـه عـشـقـه تو
اتـاقـکـــ قـلبـمـو غمت اجاره کرده
شـباهـمش به یادت نگام به آسمونه
کی برگردی کنارم فقط خدا میدونه
این ساعت رودیواردیگه دیوونم کرده
میگه دیدی که رفتش هنوزم برنگشته
آخـه تـاکـی جـدایـی دیگـه طاقت نداره
ایـن دلـه خـسـته ی من همیشه بدمیاره
تموم کن این دوری رو بایه نگاه دوباره
چشام به یاده عشقت همش داره می باره
کاش میدونستی عشقم چقدر دله من تنگه
واسه چشای قهوه ایت وای که چقدر خوش رنگه
ناز نگاتو میخرم هرچقدر که باشه
ای که تموم زندگیم فدای اون نگاته
تــــــــــــا کـــــدومـــ ســـتـــاره
تا کدوم ستاره دنبال تو باشم
تا کجا بي خبر از حال تو باشم
مگه ميشه از تو دل بريد و دل کند
بگو مي خوام تا ابد مال تو باشم
از کسي نيس که نشوني تو نگيرم
به تو روزي ميرسم من که بميرم
هنوزم جاي دو دستات خالي مونده
تا قيامت توي دستاي حقيرم
خاک هر جاده نشسته روي دوشم
کي مياد روزي که با تو روبرو شم
من که از اول قصه گفته بودم
غير تو با سايه م نمي جوشم
می ترسم از نبودنت…
و از بودنت بیشتر!!!
نداشتن تو ویرانم میکند…
و داشتنت متوقفم!!!
وقتی نیستی کسی را نمی خواهم.
و وقتی هستی” تو را” می خواهم.
رنگهایم بی تو سیاه است ،و در کنارت خاکستری ام
خداحافظی ات به جنونم می کشاند…
و سلامت به پریشانیم!؟!
بی تو دلتنگم و با تو بی قرار….
بی تو خسته ام و با تو در فرار…
در خیال من بمان
از کنار من برو
من خو گرفته ام به نبودنت.......
عشق بيداد من
باختن يعني لحظه عشق
جان سرزمين يعني يعني
زندگي پاک من عشق ليلي و
قمار مجنون
در عشق يعني تنهای... شدن
ساختن عشق
دل يعني
كلبه وامق و
يعني عذرا
عشق شدن
من عشق
فرداي يعني
كودك مسجد
يعني الاقصي
عشق من
میروم با تــــو... ولی بی تــــــو...
در چشمانم تنها یی ام را پنهان می کنم... و حال که این زمان است ... طپش های قلبم حتی نای رقابت با دقیقه ها را هم ندارد ... می روم ... می روم و زیر لب بر سکوت کوچه ناسزا می گویم ... خدا را می خوانم ... خدایا..... سرای محبت کجاست ...؟ ولی باز جز سکوت کوچه جوابی نمیشنوم ... چند روزی میروم...بی انگیزه تر از همیشه... در جستجوی لحظه ای فراموشی... اندکی هوای غیر از اینجا... به هرکجا که آسمانش این رنگ نباشد... میروم با تــــو... ولی بی تــــــو...
در دلم دلتنگی ام را...
در سکوتم حرفهای نگفته ام را...
در لبخندم غصه هایم را...
مگه میشه تو رو دید و به ترانه نرسید
بگو میشه تازه شد می شه تو رو نفس کشید
میشه از تماشای اتیش بازی گذشت
بگو میشه با تو تا اخر شعله ها دوید
مگه میشه تو رو دید و از سپیده پر نشد
تو رو دید و از سفر های ندیده پر نشد
تو رو دید واز حریق شاپرک حرفی نزد
از هوای این همه نفس بریده پر نشد
اره میشه میشه تا ستاره رفت
تا ته عشق تو باز دوباره رفت
بگو میشه تو رو فهمید
میشه از خوندن نترسید
میشه وزن عاشقانه
به غزل درد تو بخشید
میشه باز دیوونه تر شد
میشه با تو دربه در شد
اره میشه میشه تا ستاره رفت
تا ته عشق تو باز دوباره رفت
وقتی ابرهای سیاه ، آسمون شهرمو ، می پوشونه
از کنار پنجره شیون باد می پیچه توی خونه
وقتی بارون می شینه ، روی فرش سبزه ها
دل من گریه می خواد
همه جا رنگ شب ، واسه مرگ لحظه ها
دل من گریه می خواد
دیگه از سکوت سرد کوچه ها ، دل من خسته شده
مثل اون روزها می خوام داد بزنم ، که لبم بسته شده
آخه من ممنونم از مرداب پیر
براتون قصه ی دل خونده بودم
می خواستم یه روز به دریا برسم
که حالا زندونی هر نفسم
من اسیر قفسم ، توی شهر آشنا ، یه غریب بی کسم
هوس خنده ، نمونده رو لبام
مثل یک صخره ی سردند آدمها
خبر از خوندن یک ترانه نیست
خاک مرده پاشیدن رو صحنه ها
نه سوالی ، نه جواب ، همه جا رفته بخواب
دل من گریه می خواد
مستی و عشق و امید، همه شد نقش بر آب
دل من گریه می خواد دل من گریه می خواد
كی فكرشو میكرد با كوله بار غم از خاطرت برم
رفتی گذشتی از احساس من ولی از تو نمیگذرم
كی فكرشو میكرد بعد نبودنت سرخورده تر بشم
من فكر میكنم بازم به یاد تو افسرده تر بشم
پیش تو مردنم یا زنده بودنم فرقی نمیكنه
اما برای من بازنده بودنم فرقی نمیكنه
باید مسیرمو بی همسفر برم
با كوله بار درد كی فكرشو میكرد
من تو جوونی یم پیر غمت شدم
كاری نمیشه كرد كی فكرشو میكرد
بی تو این روزای روشن واسه من تاریک و تاره
وقتی بی تو تک و تنهام زندگیم معنا نداره
از همون روزی که رفتی دل به هیچ کسی ندادم
فکر میکردم می رسی یه روز تو بی کسیم به دادم
گفتن لحظه آخر واسه من هنوز سواله
دیدن دوباره ی تو فقط تو خواب و خیاله
لحظه های آخر تو توی قلب من می مونه
هیشکی مثل من بلد نیست قدر چشماتو بدونه
رفتی و چشمای خیسم یادگاری از تو مونده
بی وفاییات هنوزم تو رو از دلم نرونده
چشم به راه تو می مونم تا که برگردی دوباره
می ترسم وقتی که نیستی دل من طاقت نیاره
گفتن لحظه آخر واسه من هنوز سواله
دیدن دوباره ی تو فقط تو خواب و خیاله
رفتی اما خاطراتت توی قلب من می مونه
هیشکی مثل تو بلد نیست دلمو بسوزونه
تا وقتی که زنده هستم چشم به راه تو می مونم
تو دیگه رفتی که رفتی نمای پیشم می دونم
اما هر کجا که هستی منو تو دلت نگه دار
با چشای خیس و گریون من میگم خدا نگهدار
من با یه دنیا دلخوشی پیش تو موندگار میشم
شبا به یادت میخوابم با یاد تو بیدار میشم
چقدر به دنبال چشات اینور و اونور اومدم
برای پیدا کردنت به هر کجا سر میزدم
حالا که کنارمی هیچ آرزویی ندارم
تموم هست و نیستمُ فقط واسه تو میذارم
من میمونم پیش تو با یه دنیا عشق و آرزو
اگه توام مثل منی اگه دوسم داری بگو
هر بار نگاهت میکنم از بار پیش قشنگتری
با اون چشای مهربون منو به رویا میبری
من با یه دنیا دلخوشی تو رو تماشا میکنم
هر بار تو چشمات یه دونه ستاره پیدا میکنم
قــسمت نـبـود
خودت میدونی میدونم دلیل رفتنت چی بود
اما می تونستی نری چرا می گی قسمت نبود
اگه قسمت نبود چرا توموندی خدا چرا مارو بهم رسوندی
اگه می دونستی یه روزی میری چراروزا رو تا اینجا کشوندی
چرا روزا رو تا اینجا کشوندی؟
چی بودم
چی شدم بخاطر تو ولی پشت دلم رو خالی کردی
حالا اسمت می آد گریم میگره نمیدونی که با دلم چه کردی
اگه در حق تو خوبی نکردم بدون که خالی بود دستای سردم
ولی من در عوض هر چی که بودم با احساسات تو بازی نکردم
اگر چه می دونم دوستم نداری به هر در می زنم تنهام نذاری
اگر پای کسی هم در میونه بزاراسمت اقلّا روم بمونه
دم آخر بزاردست توی دستام بزاربهت بگم دردم چی بوده
فقط لطفی کنه حرفامو بشنو شاید دیگه نگی قسمت نبوده
اگه تصمیم رفتن رو گرفتی ببخش اگه پشیمونت نکردم
آره من واسه تو کم بودم اما با احساسات تو بازی نکردم
با احساسات تو بازی نکردم...
دیگــه مــجبور نیستــی
دیگه مجبور نیستی هر جا که میری
ازم اجازه ی رفتن بگیری
میشه با هر کی که میخوای بچوشی
اصلا هر چی دلت می خواد بپوشی
میشه به هر کی میخوای دل ببندی
یا با غریبه ها بگی بخندی
وقتی دیر میکنی یا میری جایی
دیگه نیستم بهت بگم کجایی
دیگه نیستم بهت بگم کجایی
نرو تنهام نذار با درد و غم هام
اگر چه دلخوری از خیلی حرفام
به قرآنی که از سایش گذشتم
به مرگ هر دوتامون خیلی تنهام
نگو میبینمت یه روز دیگه
اخه احساس من اینو نمیگه
نمی تونم قبول کنم نباشم
ترو خشکت کنه یه مرد دیگه
ترو خشکت کنه یه مرد دیگه
خداحافظ همیشه بهتر از من
همیشه یا که هرجا سر تر از من
توچشات بهترین بودم تو دنیا
نمی دیدی اگر چه کمتر از من
خداحافظ که رفتم بی بهونه
از این خونه دلم بد جوری خونه
به جای سر به روی شونه ی من
تو یادم خاطرات تو می مونه
تو یادم خاطرات تو می مونه
اگه کوه طلا واست بیاره
اگه دنیارو زیر بات بذاره
بازم دستای خالیم خوب میدونن
که هیشکی قدمن دوست نداره
گلت خشک شد ولی هرگز نمرده
زمان بوی تو رو از خونه برده
دلم خوش بود میای یه شب تو خوابم
ولی چند ماهه که خوابم نبرده
داری میری ولی پیشت می مونم
واست هیچی نبودم خوب می دونم
ولی من در عوض هر جا که باشم
واست تا آخر عمرم می خونم
واست تا آخر عمرم می خونم
شاید خیلی چیزا می خواستی اما
منم هیچی نداشتم پات بریزم
اینقد بغضمو پنهون کردم از تو
ازاون روزی که رفتی مریضم
قدیما یادمه می رفتی جایی
همیشه یه خداحافظ می گفتی
چقد آسون شدم باهات غریبه
بازم پشت سرم چیزی شنفتی
الان داغی نمیفهمی چی میگم
مدیونی اگه یادم بیفتی
خیلی سخته بعدازچندسال تازه بفهمی که دوست داشتنش دروغ بوده ولی بازم بهت بگه دوستتدارم.خیلی سخته وقتی که می خوابی طعم واقعی مرگوبچشی ولی تاکه چشماتوبازمی کنی ببینی نمردی ویه روز دیگه روبایدباخاطره هاش شروع کنی.اون دیگه پیشت نیست ولی انگارهمه لحظه هاکنارت بوده.خیلی سخته بهت بگه دوستت دارم ولی نمیخوامت.خیلی سخته دلتوبشکنه توهم میتونستی دلشوبشکنی ولی این کار رو نکردی چون خیلی دوستش داشتی،حالا اون عشقش یه نفر دیگست تو واسش مهم نیستی اصلارسم قایم موشک زمونه اینه که توچشم میزاری ومن قایم میشم بعدتویکی دیگه روپیدامی کنی... عشق بزرگترین دروغ دنیا...
چه زود میگذرد لحظه هایمان باهم / دقیقه های خوش و آشناییمان باهم / تو رفتی و من این را به چشم خود دیدم / میان فاصله ی ردپایمان باهم / تمام فکر مرا این سوال پر میکند که آیا / فرق میکند خدایمان باهم ؟ / قبول کن پس از آن روز و آخرین دیدار / کمی عوض شده حال و هوایمان باهم / برای اینکه بفهمی چه میکشم ای کاش / عوض شود دو سه ثانیه جایمان باهم .
دلم میگره ازآدمایی که میگن؟
دوستت دارم اما معنیشو نمیدونن
ازآدم هایی که میخوان ماله اونا باشیم اما خودشون ماله تونیستن
از اونایی که زیر بارون برات میمیرن ووقتی آفتاب میشه
همه چیز ازیادشون میره
روزهای بارونی رو خیلی دوست دارم.....
آخه معلوم نیست منتظر تاکسی هستی یا اواره خیابون ها!..
بخارهوا مال سرماست یا دودسیگار..
روی گونه هات اشک یا دونه بارون..
برای خودت زندگی کن..
کسی که تورا دوست داشته باشد...
باتو می ماند...
برای داشتند میجنگد..
واگردوستت نداشته باشد به هر بهونه ای میرود...
خوبیه تنهایی اینکه
ازهیچی دیگه نمیترسی.حتی ازاینکه کسی ترکت کنه....
واسه خودت زندگی میکنی.وبه حرف دیگران هم کاری نداری....
یادت میوفته خدایی هم داری.ومیتونی باهاش دردودل کنی.....
بیا عشقم تو بامن باش بذار از غم رها باشم
بخواب آروم تو آغوشم که من آسوده خاطر شم
نشستم گوشه ای آروم دلم به غم گرفتاره
نگو حالت رو میفهمم که دل به غم سزاواره
غروب عشق چه دلگیره شدیم پا بنده یک رویا
منو تو مال هم بودیم شکستیم رسم این دنیا
شکستن رسم هرکس نیست با این دنیا مدارا کن
اگر گفتم دوست دارم ببند چشم و تو حاشا کن
شبه دلگیر
دلم گرفته امشب
ندیدمت کجایی؟
باور نمی کنم من
انقد تو بی وفایی
--
چند سالیه با رویات
شب رو سحر میکنم
چند روزیه که خیلی
از دست تو دلخورم
---
یادش بخیر اوایل
روزای آشنایی
میگفتی عشقم تویی
نبینی بی وفایی
---
اما دیگه این روزا
جات خالیه تو خونه
آره دلم این روزا
داره هزارتا بونه
---
از اون روزای مستی
دارم هزار نشونه
من دیگه رفتم بی تو
دل میگیره بهونه
دلتنگی
یادش بخیر اون روزامون
فقط منو داشتی عزیز
یادش بخیر که عشقمو
به هیچی نفروختی عزیز
چه روزای قشنگی بود
چقد سریع رفت و گذشت
اما میبینم این روزا
تنها گذاشت قلبمو رفت
قلبم هزار تیکه شده
می دونی درمون نداره
خودت می دونی این روزا
فقط به تو نیاز داره
چرا تو باور نداری
این قصه ی تلخ و گلم
به من یک فرصتی بده
فقط همین و بس گلم
میخوام که روزای خوشی
برات بسازم نازنین
یه بار بهم نگاه بکن
از تو میخوام فقط همین
.: Weblog Themes By Pichak :.